زیر صفر SubZero

رازهای موفقیت Life Style

زیر صفر SubZero

رازهای موفقیت Life Style

مختصری در خصوص اتمسفر زمین

مختصری در خصوص اتمسفر زمین 

 فضای بین اتمسفر زمین وسیارات منظومه شمسی خلا کامل نیست اگر چه چگالی مواد بین سیارات کم است این فضا مقادیری گازهای داغ وذرات گرد و غبار در بر دارد. مواد گازی موجود در این نواحی را گاز بین سیارات مینامند زیرا این گازها بین سیارات قرار دارند واغلب از پروتونها و الکترونها تشکیل شده اند و چگالی مولوکولی آن بسیار کم است. مدار حرکت زمین به دور خور شید از فضای بین سیارات میگذرد وبه همین دلیل با گازهای بسیار رقیق بین سیارات ادغام می شود. جو از نظر عمودی ممکن است بنا به ترکیبات ،عکس العملهای شیمیایی ، یونیزه شدن ، دما ، فشار وغیره برحسب ارتفاع طبقه بندی شود که در این بخش مختصری از خصوصیات این طبقات شرح داده میشود.از موارد بر شمرده شده یونیزه شدن از اهمیت فوق العاده ای بر خوردار است. به طور خلاصه میتوان گفت که جو از چهار لایه کاملا مشخص تروپوسفر ، استراتوسفر ،مزوسفر و ترموسفر تشکیل شده است. دماهای زیاد نزدیک سطح زمین ،در مجاورت استراتوپاز و ناحیه ترموسفر دیده میشود.این زیاد بودن دما به تابش خورشید و جذب آن مربوط است.بیشتر تابش خورشیدی توسط سطح زمین جذب میشود.بنا بر این تروپوسفر از ناحیه زیرین شروع به گرم شدن میکند.تغییرات دما از سطح زمین با افزایش ارتفاع ، کاهش می یابد و این بدین سبب است که از منبع گرمائی که سطح زمین می باشد دور میشویم.بر عکس تروپوسفر ناحیه گرمائی استراتوسفر در بالای آن قرار دارد واینجا همان نقطه ای است که در آن شکل گیری اوزن و تجزیه ملوکولهای اکسیژن صورت میگیرد ودر اثر این واکنش گرما ایجاد میشود .با نزدیک شدن به این بخش چون به منبع گرمائی نزدیک میشویم تغییرات دما با افزایش ارتفاع افزایش می یابد.در بخش بالاتر، مزوسفر قرار دارد که در اینجا چگالی مولکولی کم میشود وبا افزایش ارتفاع به دلیل دور شدن از استراتوسفر که منبع گرمائی میباشد، دما به شدت نزول میکند تا بخش بالاتر که ترموسفر نامیده میشود از اینجا به بعد دما باز هم افزایش می یابدو توجیه آن خروج از حیطه زمین وکاسته شدن اثرات حرارتی آن ونزدیک شدن به منبع اصلی گرما در منظومه شمسی می باشد.از اینجا به بعد تغییرات دما سیر صعودی دارد. در اتمسفر زمین تقریبا از ارتفاع 50 تا 500 کیلومتر یعنی بخشهائی از مزوسفر و ترموسفر لایه هائی از گازهای یونیزه به نام یونسفر وجود دارد.یونسفر از الکترونهای آزاد و یونهای مثبتی تشکیل میشودکه با جذب تشعشع ماوراء‎‎ بنفش خورشید توسط اتمها ومولکولهای اتمسفر بالائی ایجاد میگردند.ذرات باردار در این ناحیه توسط میدان مغناطیسی زمین به دام می افتند.خصوصیات این لایه ها از نظر ارتفاع وچگالی یونی از طرفی به ترکیبات مزوسفر و ترموسفر و از سوی دیگر به طبیعت تشعشعات خورشیدی و چگونگی چرخه لکه خورشیدی(Sunspot cycle) بستگی دارد.طوفانهای خورشیدی که در اثر انفجارات سطحی خورشید به وجود می آیندو از میزان بسیار زیاد انرژی آزاد شده آن تنها بخش بسیار کوچکی به زمین میرسد نیز در این مشخصه ها نقش اساسی دارند .از آنجائیکه این انفجارات و تشعشعات پریودیک نبوده ومیزان ومعیاری برای تناوبی شدن آنها در فواصل کوتاه شبانه روز،فصلها وحتی سالها وجود ندارد پیش بینی مشخصه های چگالی یونی و ارتفاع توسعه یافته لایه یونسفر تقریبا غیر ممکن میباشد.لایه یونسفر با توجه به دارا بودن حالت یونی وپلاسما گونه اش به لایه پلاسما نیز شهرت دارد.از خصوصیات بارز این لایه ایجاد شفق قطبی که پدیده ای نادر است رامی توان نام برد.این پدیده در اثر به دام افتادن ذرات باردار ویونها در میدان مغناطیسی قوی موجود در قطبها می باشد.در این لایه چگالی الکترون ویون در لایه های یونیزه جداگانه اساسا یکسان است .وجه تسمیه پلاسمای این لایه بر اساس همین توازن چگالی الکترون و یون می باشد.یونسفر نقش اصلی در انتشار امواج الکترومغناطیسی دارد واثرات مهمی بر ارتباطات راه دور را داراست.از آنجائیکه جرم الکترونها نسبت به یونهای مثبت بسیار سبکتر است توسط میدانهای الکتریکی امواج الکترومغناطیس گذرنده بیشتر شتاب می یابند.در تحلیل ارائه شده بر اساس این واقعیت از شتاب یونها صرفنظر شده و لابه یونسفر به عنوان یک گاز الکترون آزاد Free electron gas در نظر گرفته شده است.  

گردآورنده :محمد رضا پوریگانه

...گفتگو با محسن نامجو...

نامجو: دگراندیشی را در کار هنری قبول دارم 

یکى از هنرمندانى که با برداشت متفاوت خود از موسیقى چندى است نگاه کنجکاو مردم و به‌ویژه نسل جوان ایران را به سوى خود کشانده محسن نامجو است. هنرمندى که موسیقى ردیف یا موسیقى سنتى ایران را نزد استادان این هنر فراگرفته، ولى لحن و کلام و حال و هواى اجرایى کارهایى که ارائه کرده، با آن چه که در موسیقى سنتى متداول است متفاوت بوده است. به دیگر سخن، آهنگ‌ها و ترانه‌هاى محسن نامجو، اگرچه ریشه در موسیقى سنتى ایران دارد، موسیقى راک، جاز و بلوز هم در آنها جارى است.  

 

محسن نامجو: معمولا در اجراها سعى مى‌کنم قطعاتى باشد که در سى‌دى‌هایى که این طرف و آن طرف پخش شده، به صورت رسمى یا غیررسمى، کمتر شنیده شده باشد و طبعا قطعاتى است که ساخت آنها مربوط به سال‌ها پیش است، ولى جایى اجرا نشده است. نکته دیگرى هم که در اجراى زنده مطرح است، چون فعلا اجراهاى من با ساز سولو است و گروهى در کنارم نیست، طبعا قطعاتى اجرا مى‌کنیم که با امکانات اجراى سولو بخواند.  

برخى محسن نامجو را پدیده موسیقى مى‌دانند، بعضى موسیقى اورا عجیب و غریب و برخى موسیقى نامجو را شیطنت‌آمیز و حتى هجوآمیز خوانده‌اند. از این رو از محسن نامجو مى‌پرسم، خود او این نوع موسیقى را چگونه تعبیر و تفسیر مى‌کند؟

از نظر من هر تفسیرى درست و قابل‌احترام است و مجموعه آن چیزى را که شما فرمودید و خیلى تفسیرهاى دیگرى که خود شنیدم هیچ کدام غلط نیست، به خاطر این که آن چیزى را که شنیدم، مجموعه‌اى از همه آن چیزهایى بوده که بیان شده. خود اصطلاح سبک، براى من حداقل الان، ثقیل و سنگین است که بخواهم نام‌گذارى کنم، زمان مشخص مى‌کند. 

آقاى نامجو، برخى شمارا هنرمندى دگراندیش و معترض هم به حساب مى‌آورند. آیا درست است؟

دگراندیشى را در زمینه کار هنرى قبول دارم، ولى این که لزوما دگراندیشى به معنى اعتراض باشد مطمئن نیستم، اگر هم اعتراضى در ذهن و کار من باشد، در درجه اول به ذات خود موسیقى است.  

آقاى نامجو، شما از طریق موسیقى چه مى‌خواهید بگویید؟ چه دیالوگى مى‌خواهید با مخاطبان خود برقرار کنید؟  

ذات خود هنر موسیقى خوشبختانه این قابلیت را به انسان مى‌دهد که بتواند حرف خود را مستقیم نزند و در قالب موسیقى بیان کند. این خود موجب مى‌شود که از طرف مخاطب هم تفسیرهاى مختلفى برداشت شود. اتفاقا من خود، این خصلت ابهام را خیلى بیشتر دوست دارم، تا این که رسانه‌اى در دست من بود که مى‌توانستم حرف خود را خیلى ساده و مستقیم بیان کنم، یعنى سلیقه من این است که تاحدى پیچیدگى‌ها با ذات خود هنر در ارتباط است. 

در یکى از مصاحبه‌هاى شما شنیدم که گفتید «من درواقع از طریق موسیقى مى‌خواهم تناقض‌هاى جامعه را بازتاب دهم».  

آن یکى از برداشت‌هاست. بله، یعنى یکى از پاسخ‌هاست به این سوال که «چرا در این موسیقى عناصر خیلى متفاوت و متضاد کنارهم قرار مى‌گیرند؟» که در پاسخ گفته شده که این یک نوع اداى دین است به مجموعه‌اى از عناصر متضاد که در زندگى ما ایرانى‌ها وجود دارد.  

 

منبع:رادیو فردا

طریقه درست کردن نوشابه(قابل توجه ملت)

دوستان در حال جستجو بودم که در وب اینو پیدا کردم ... گفتم بعضی ها ببینند که این نوشابه های خارجی(پپسی) چطور دست می شود ... وای به حال اونهایی که مصرف کننده هستند!!! معده و روده رو تصور کنید وقتی که این اسیدها رو بخواهند در خود جا دهند 

  

  

  

  

   

  

غزلی از بیدل دهلوی

حیرتیم اما به وحشت ها هم آغوشیم ما

همچو شبنم با نسیم صبح خاموشیم ما  

 

هستی موهوم ما یک لب گشودن بیش نیست

چون حباب از خجلت اظهار خاموشیم ما  

 

شور این دریا فسون اضطراب ما نشد

از صفای دل چو گوهر پنبه در گوشیم ما 

 

خواب ما پهلو نزد بر بستر دیبای خلق

از نی مژگان خود چون چشم خس پوشیم ما  

 

بحر هم نتواند از ما کرد رفع تشنگی

جوهریم آب از دم شمشیر می نوشیم ما 

  

گاه در چشم تر و گه در مژه گاهی به خاک

همچو اشک ناامیدی خانه بر دوشیم ما  

 

شوخ چشمی نیست کار ما به رنگ آینه

چون حیا پیراهنی از عیب می پوشیم ما  

 

چشمه ی بی تابی اشکیم از طوفان شوق

با نفس پر می زنیم و ناله می جوشیم ما   

مرکز گوهر برون گرد خط گرداب نیست

هرکجا حرفی از آن لب سرزند گوشیم ما 

 

کی بود یا رب که خوبان یاد این بیدل کنند

کز خیال خوش دلان چون غم فراموشیم ما 

 

 بیدل دهلوی

زندگی نامه سهراب سپهری

به نام حق
به نام آنکه دوستی را آفرید، عشق را ، رنگ را ...
به نام آنکه کلمه را آفرید.
و کلمه چه بزرگ بود در کلام او و چه کوچک شد آن زمان که میخواستم
از او بگویم.
که هر چه بود، پیش از هر کلامی، خودش گفته بود.
باید این واژه های کوچک را شست

 

سهراب سپهری نقاش و شاعر، 15 مهرماه سال 1307 در کاشان متولد شد.
خود سهراب میگوید :
... مادرم میداند که من روز چهاردهم مهر به دنیا آمده ام. درست سر ساعت 12. مادرم صدای اذان را میشندیده است... (هنوز در سفرم - صفحه 9)

پدر سهراب، اسدالله سپهری، کارمند اداره پست و تلگراف کاشان، اهل ذوق و هنر.
وقتی سهراب خردسال بود، پدر به بیماری فلج مبتلا شد.
... کوچک بودم که پدرم بیمار شد و تا پایان زندگی بیمار ماند. پدرم تلگرافچی بود. در طراحی دست داشت. خوش خط بود. تار مینواخت. او مرا به نقاشی عادت داد... (هنوز در سفرم - صفحه 10)
درگذشت پدر در سال 1341

مادر سهراب، ماه جبین، اهل شعر و ادب که در خرداد سال 1373 درگذشت.
تنها برادر سهراب، منوچهر در سال 1369 درگذشت. خواهران سهراب : همایوندخت، پریدخت و پروانه.
محل تولد سهراب باغ بزرگی در محله دروازه عطا بود.
سهراب از محل تولدش چنین میگوید :
... خانه، بزرگ بود. باغ بود و همه جور درخت داشت. برای یادگرفتن، وسعت خوبی بود. خانه ما همسایه صحرا بود . تمام رویاهایم به بیابان راه داشت... (هنوز در سفرم - صفحه 10)

سال 1312، ورود به دبستان خیام (مدرس) کاشان.
... مدرسه، خوابهای مرا قیچی کرده بود . نماز مرا شکسته بود . مدرسه، عروسک مرا رنجانده بود . روز ورود، یادم نخواهد رفت : مرا از میان بازیهایم ربودند و به کابوس مدرسه بردند . خودم را تنها دیدم و غریب ... از آن پس و هربار دلهره بود که به جای من راهی مدرسه میشد.... (اتاق آبی - صفحه 33)
... در دبستان، ما را برای نماز به مسجد میبردند. روزی در مسجد بسته بود . بقال سر گذر گفت : نماز را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیکتر باشید.
مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد و من سالها مذهبی ماندم.
بی آنکه خدایی داشته باشم ... (هنوز در سفرم)

سهراب از معلم کلاس اولش چنین میگوید :
... آدمی بی رویا بود. پیدا بود که زنجره را نمیفهمد. در پیش او خیالات من چروک میخورد...

خرداد سال 1319 ، پایان دوره شش ساله ابتدایی.
... دبستان را که تمام کردم، تابستان را در کارخانه ریسندگی کاشان کار گرفتم. یکی دو ماه کارگر کارخانه شدم . نمیدانم تابستان چه سالی، ملخ به شهر ما هجوم آورد . زیانها رساند . من مامور مبارزه با ملخ در یکی از آبادیها شدم. راستش، حتی برای کشتن یک ملخ نقشه نکشیدم. اگر محصول را میخوردند، پیدا بود که گرسنه اند. وقتی میان مزارع راه میرفتم، سعی میکردم پا روی ملخها نگذارم.... (هنوز در سفرم)

مهرماه همان سال، آغاز تحصیل در دوره متوسطه در دبیرستان پهلوی کاشان.
... در دبیرستان، نقاشی کار جدی تری شد. زنگ نقاشی، نقطه روشنی در تاریکی هفته بود... (هنوز در سفرم - صفحه 12)
از دوستان این دوره : محمود فیلسوفی و احمد مدیحی
سال 1320، سهراب و خانواده به خانه ای در محله سرپله کاشان نقل مکان کردند.
سال 1322، پس از پایان دوره اول متوسطه، به تهران آمد و در دانشسرای مقدماتی شبانه روزی تهران ثبت نام کرد.
... در چنین شهری [کاشان]، ما به آگاهی نمیرسیدیم. اهل سنجش نمیشدیم. در حساسیت خود شناور بودیم. دل میباختیم. شیفته میشدیم و آنچه میاندوختیم، پیروزی تجربه بود. آمدم تهران و رفتم دانشسرای مقدماتی. به شهر بزرگی آمده بودم. اما امکان رشد چندان نبود... (هنوز در سفرم- صفحه 12)
سال 1324 دوره دوساله دانشسرای مقدماتی به پایان رسید و سهراب به کاشان بازگشت.
... دوران دگرگونی آغاز میشد. سال 1945 بود. فراغت در کف بود. فرصت تامل به دست آمده بود. زمینه برای تکانهای دلپذیر فراهم میشد... (هنوز در سفرم)

آذرماه سال 1325 به پیشنهاد مشفق کاشانی (عباس کی منش متولد 1304) در اداره فرهنگ (آموزش و پرورش) کاشان استخدام شد.
... شعرهای مشفق را خوانده بودم ولی خودش را ندیده بودم. مشفق دست مرا گرفت و به راه نوشتن کشید. الفبای شاعری را او به من آموخت... (هنوز در سفرم)
سال 1326 و در سن نوزده سالگی، منظومه ای عاشقانه و لطیف از سهراب، با نام "در کنار چمن یا آرامگاه عشق" در 26 صفحه منتشر شد.
...دل به کف عشق هر آنکس سپرد
جان به در از وادی محنت نبرد
زندگی افسانه محنت فزاست
زندگی یک بی سر و ته ماجراست
غیر غم و محنت و اندوه و رنج
نیست در این کهنه سرای سپنج...
مشفق کاشانی مقدمه کوتاهی در این کتاب نوشته است.
سهراب بعدها، هیچگاه از این سروده ها یاد نمیکرد.

سال 1327، هنگامی که سهراب در تپه های اطراف قمصر مشغول نقاشی بود، با منصور شیبانی که در آن سالها دانشجوی نقاشی دانشکده هنرهای زیبا بود، آشنا شد. این برخورد، سهراب را دگرگون کرد.
... آنروز، شیبانی چیرها گفت. از هنر حرفها زد. ون گوگ را نشان داد. من در گیجی دلپذیری بودم. هرچه میشنیدم، تازه بود و هرچه میدیدم غرابت داشت.
شب که به خانه بر میگشتم، من آدمی دیگر بودم. طعم یک استحاله را تا انتهای خواب در دهان داشتم... (هنوز در سفرم)

شهریور ماه همان سال، استعفا از اداره فرهنگ کاشان.
مهرماه، به همراه خانواده جهت تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا در رشته نقاشی به تهران میاید.
در خلال این سالها، سهراب بارها به دیدار نمیا یوشیج میرفت.

در سال 1330 مجموعه شعر "مرگ رنگ" منتشر گردید. برخی از اشعار موجود در این مجموعه بعدها با تغییراتی در "هشت کتاب" تجدید چاپ شد.
بخشهایی حذف شده از " مرگ رنگ " :
... جهان آسوده خوابیده است،
فروبسته است وحشت در به روی هر تکان، هر بانگ
چنان که من به روی خویش ...

سال 1332، پایان دوره نقاشی دانشکده هنرهای زیبا و دریافت مدرک لیسانس و دریافت مدال درجه اول فرهنگ از شاه.
... در کاخ مرمر شاه از او پرسید : به نظر شما نقاشی های این اتاق خوب است ؟
سهراب جواب داد : خیر قربان
و شاه زیر لب گفت : خودم حدس میزدم. ...
(مرغ مهاجر صفحه 67)
اواخر سال 1332، دومین مجموعه شعر سهراب با عنوان "زندگی خوابها" با طراحی جلد خود او و با کاغذی ارزان قیمت در 63 صفحه منتشر شد.

تا سال 1336، چندین شعر سهراب و ترجمه هایی از اشعار شاعران خارجی در نشریات آن زمان به چاپ رسید.
در مردادماه 1336 از راه زمینی به پاریس و لندن جهت نام نویسی در مدرسه هنرهای زیبای پاریس در رشته لیتوگرافی سفر میکند.

فروردین ماه سال 1337، شرکت در نخستین بی ینال تهران
خرداد همان سال شرکت در بی ینال ونیز و پس از دو ماه اقامت در ایتالیا به ایران باز میگردد.

در سال 1339، ضمن شرکت در دومین بی ینال تهران، موفق به دریافت جایزه اول هنرهای زیبا گردید.
در همین سال، شخصی علاقه مند به نقاشیهای سهراب، همه تابلوهایش را یکجا خرید تا مقدمات سفر سهراب به ژاپن فراهم شود.
مرداد این سال، سهراب به توکیو سفر میکند و درآنجا فنون حکاکی روی چوب را میاموزد.

سهراب در یادداشتهای سفر ژاپن چنین مینویسد :
... از پدرم نامه ای داشتم. در آن اشاره ای به حال خودش و دیگر پیوندان و آنگاه سخن از زیبایی خانه نو و ایوان پهن آن و روزهای روشن و آفتابی تهران و سرانجام آرزوی پیشرفت من در هنر.
و اندوهی چه گران رو کرد : نکند چشم و چراغ خانواده خود شده باشم...

در آخرین روزهای اسفند سال 1339 به دهلی سفر میکند.
پس از اقامتی دوهفته ای در هند به تهران باز میگردد.
در اواخر این سال، سهراب و خانواده اش به خانه ای در خیابان گیشا، خیابان بیست و چهارم نقل مکان میکند.
در همین سال در ساخت یک فیلم کوتاه تبلیغاتی انیمیشن، با فروغ فرخزاد همکاری نمود.
تیرماه سال 1341، فوت پدر سهراب
... وقتی که پدرم مرد، نوشتم : پاسبانها همه شاعر بودند.
حضور فاجعه، آنی دنیا را تلطیف کرده بود. فاجعه آن طرف سکه بود وگرنه من میدانستم و میدانم که پاسبانها شاعر نیستند. در تاریکی آنقدر مانده ام که از روشنی حرف بزنم ...

تا سال 1343 تعدادی از آثار نقاشی سهراب در کشورهای ایران، فرانسه، سوئیس، فلسطین و برزیل به نمایش درآمد.
فروردین سال 1343، سفر به هند و دیدار از دهلی و کشمیر و در راه بازگشت در پاکستان، بازدید از لاهور و پیشاور و در افغانستان، بازدید از کابل.
در آبانماه این سال، پس از بازگشت به ایران طراحی صحنه یک نمایش به کارگردانی خانم خجسته کیا را انجام داد.
منظومه "صدای پای آب" در تابستان همین سال در روستای چنار آفریده میشود.

تا سال 1348 ضمن سفر به کشورهای آلمان، انگلیس، فرانسه، هلند، ایتالیا و اتریش، آثار نقاشی او در نمایشگاههای متعددی به نمایش درآمد.
سال 1349، سفر به آمریکا و اقامت در لانگ آیلند و پس از 7 ماه اقامت در نیویورک، به ایران باز میگردد.
سال 1351 برگذاری نمایشگاههای متعدد در پاریس و ایران.

تا سال 1357، چندین نمایشگاه از آثار نقاشی سهراب در سوئیس، مصر و یونان برگذار گردید.

سال 1358، آغاز ناراحتی جسمی و آشکار شدن علائم سرطان خون.
دیماه همان سال جهت درمان به انگلستان سفر میکند و اسفندماه به ایران باز میگردد.

سال 1359... اول اردیبهشت... ساعت 6 بعد ازظهر، بیمارستان پارس تهران ...
فردای آن روز با همراهی چند تن از اقوام و دوستش محمود فیلسوفی، صحن امامزاده سلطان علی، روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان مییزبان ابدی سهراب گردید.
آرامگاهش در ابتدا با قطعه آجر فیروزه ای رنگ مشخص بود و سپس سنگ نبشته ای از هنرمند معاصر، رضا مافی با قطعه شعری از سهراب جایگزین شد:
به سراغ من اگر میایید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من

... کاشان تنها جایی است که به من آرامش میدهد و میدانم که سرانجام در آنجا ماندگار خواهم شد...
 

و سهراب .... ماندگار شد ....

استرس چیست؟!

استرس؟ 

                   


روشهاى درمانى متفاوتى براى بیماریهای افسردگى و اضطراب درنظر گرفته شده است که نیازمند مشاوره و راهنمایى با روانپزشک و روانشناس متخصص است اما به‌کارگیرى چند روش ساده زیر علاوه بر اینکه می‌تواند به افراد بیمار کمک کند، در پیشگیرى از ابتلا به این بیماریها نیز سودمند است:۱ـ استفاده از رژیم غذایى مناسب۲ـ انجام ورزشهاى جسمى و تمرینهاى ذهنى و تمرکز مدیتیشن و یــوگــا۳ـ گوش دادن به موسیقى آرام ۴ـ مشارکت در فعالیتهاى گروهى اعم از اجتماعى، فرهنگى و هنرى ۵ـ بالا بردن اعتماد به نفس

چه مواد غذایی باعث استرس میشود؟
کافئین ماده ای محرک است که در قهوه،چای ،کولاها،شکلات و تعدادی از داروها وجود دارد.مصرف زیاد مواد غذایی حاوی کافئین همانند استرس عمل میکند و گاهی اوقات علائم را بدتر میکند.اغلب مردم کافئین را بعنوان عاملی محرک برای افزایش انرژی مصرف میکنند ،این یک احساس کاذب از انرژی است و در واقع غدد فوق کلیوی را خسته میکند.مصرف کافئین زیاد موجب کمخونی و سردرد هم میشود.عامل محرک دیگر فسفر است که به نوشیدنیهای گازدار اضافه میکنند.مصرف نوشابه های گازدار ،تعادل کلسیم و فسفر بدن را بهم میزند  و موجب پوکی استخوان هم میشود.(آبهای معدنی و آب چشمه فسفر ندارن،یا خیلی کم دارند).افزودنیها و نگهدارنده ها یی مانند نیتریت و نیترات که بمواد غذایی مثل سوسیس کالباس انواع سسها ،کنسروها اضافه میشود.مصرف بیش از حدمواد قندی ساده مانند شکر نیز بعنوان عاملی برای ایجاد استرس و تحریک پذیری شناخته شده اند.مصرف بیش از حد مواد غذایی حاوی قندهای ساده مانند دونات،کیک و شکلات در طول روز موجب خستگی و تحریک پذیری میشود ،بشرط اینکه همراهشان حتا شده کمی مواد حاوی پروتئین هم استفاده شود.

چگونه از طریق مصرف مواد غذایی با استرس مبارزه کنیم؟
1/ روز خود را با مصرف یک لیوان آب پرتغال تازه یا میوه های طبیعی حاوی ویتامین C شروع کنید.هر چه استرس بیشتر باشه ،بدن به این ویتامین بیشتر نیاز خواهد داشت.نوشیدن حداقل 8 لیوان آب ،بدن شما را از بی آبی حفظ میکند و مانع تحمل استرس اضافی برای بدن شما میشود.
2/
یک عدد موز ،مقداری مواد غذایی با فیبر زیاد و ماست کم چرب برای صبحانه استفاده کنید
.
3/
در صورت استفاده از کافئین ،فقط یک فنجان میل کنید.کافئین اضطراب شما را زیاد میکند و این آخرین چیزیست که شما به آن نیاز دارید
.
4/
در مقابل تمایل به مصرف شیرینی به عنوان میان وعده مقاومت کنید.از غلات کامل ،نان کم چرب تهیه شده با شیر و انواع کیکهای ساده ی خانگی استفاده کنید.ترشح هورمونهایی که در زمان استرس زیاد است،سبب ترشح ترکیبی بنام NPY از مغز میشود.NPY تمایل به مصرف شیرینی و قند را زیاد میکند.اگر شما به تمایل خود در مصرف شیرینی پاسخ مثبت دهید،در بقیه ی روز در گیر این تمایل خواهید بود.در نتیجه مواد غذایی مصرف میکنید که خاصیت تغذیه ای ندارند
.بسیار بهتر است که برای مقابله با تمایل به مصرف شکر،از نانهای تهیه شده با آرد کامل و شکر کم استفاده کنید.

عادات سالم برای جلوگیری از استرس
1.
از افت قند خون جلو گیری کنید و وعده های منظم کوچک و سالم بخورید.
2.
از میان وعده های کم انرژی مانند هویج ،کرفس،ذرت بو داده ی بدون روغن،و کیکهای برنجی با شکر کم استفاده کنید
.
3.
مصرف میوه ها و آبمیوه ها را فراموش نکنید
.
4.
جوشانده های گیاهی برای تسکین اعصاب مناسب هستند،میتوانید آنرا با یک قاشق غذا خوری عسل میل نمایید،مثل گل گاو زبان
.
5.
مصرف مواد غذایی حاوی تریپتو فان مانند مغزهای گیاهی(پسته ،بادام،فندق و...)موز و غلات کامل،دستگاه عصبی را تسکین میدهد
.
6.
مصرف مقدار کمی ماده ی پروتئینی در طول روز مثل پنیر،تخم مرغ و گوشت در شرایط استرس خستگی شما را رفع میکند.اگر استرستان زیاد میباشد ازین مواد در طی روز همراه خود داشته باشید
.
7.
غلات کامل و مواد غذایی حاوی فیبر چرخه ی ایجاد گرسنگی را به تعویق می اندازد.انواع میوه سبزی  ماست کم چرب و پنیر هم همین کار را انجام میدهد
.
8.
از انواع غذاهای کم چربی و بدون چربی استفاده کنید
.
9.
وعده های غذایی را حذف نکنید
.
10.
برای مقابله با استرس راه دیگری غیر از خوردن پیدا کنید
.
11.
روزانه بمدت 20- 30 دقیقه ورزش کنید و 3بار در هفته
.
12.
در شرایط استرس از دارو های آرامبخش استفاده نکنید
.
13.
یاد بگیرید که اهداف خود را زمان بندی کنید،اهداف واقعی نه غیر واقعی
.
14.
مهارتهای مدیریت زمان را یاد بگیرید
.
15.
زمانی را برای تهیه ی فهرست اقلام غذایی که نیاز دارید ،اختصاص دهید و از انتخاب مواد غذایی با ارزش تغذیه ای کم پرهیز کنید.

استرس مجموعه تغییرات انطباقی است که بدن برای کمک بشما جهت تطبیق خود با انواع موقعیتهای اجتماعی و محیطی ارائه میدهد.استرس مترادف با اظطراب یا تنش نیست.چرا که اضطراب واکنش ترس نسبت بیک عامل ناشناخته و نخستین واکنش بدن در برابر هر تغییر ناگهانی در زندگی است.هر بار که با یک محرک تنش زا روبرو میشوید حتا اگر این محرک مثبت باشد،بدن شما واکنش نشان میدهد.اما درک استرس میتواند تاثیر استرس را تغییر دهد.البته این بدان معنا نیست که اگر استرس را نادیده بگیریم یا به آن واکنش نشان ندهیم،استرس از بین میرود.

عکس های باحال

 

خانم زده ماشینو ویران کرده بعد داره موهاشو مرتب می کنه دمت گرم با این بیخیالی 

 

ایول به این شجاعت دمت گر پسر شجاع 

 

چه زوج باحالی تو بغل هم خوابیدن  

 

راستی اگه از عکس باحال و Funخوشتون میاد تو نظرات بنویسید